مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
امـشـب قـرار، یـار دل بـیقــرار شـد یعنی که باب میـل هـمه، روزگـار شد نورِ دو چشمِ حـضرتِ باب الحوائجی واکرد چشم و خاک، خزانش بهار شد سلطان رسید و قاعدهها گشت زیر و رو رعیت شدن، میان جـهـان افـتخار شد وقت نجـات مـردم ایـران رسیده است شکر خدا که کـشورمان، کعـبهدار شد کرده طلوع باز علی جان و این جهان سر زنـده از مـسـیح دمِ ذوالـفـقـار شد ای عـزت بـدونِ کـرانـه خـوش آمدی ای سـومـیـن عـلیِ زمانه خوش آمدی ای خوشترین ترانۀ لبهای من سلام نعم الرفیق، عشق من، آقـای من سلام ای زندگی من، شب و روزم، عزیز من ای از قـدیـم در دلِ شـیـدای من سـلام مجـنونتـر از هـمیـشه به پابوس آمدم جانان و جان و حضرت لیلای من سلام ای آبـروی من، کس و کـارم، پناه من سـرمـایـهام، تـمـامیِ دنـیـای من سلام ای دین من، قیامت من، ای بهشت من ای عـاقـبت بـخـیریِ فـردای من سلام هر جا دلم شکست، رسیدی به داد من من غافل از تو بودم و بودی تو یاد من اصـلا بـعـید نـیـست که نـامـه سیـاهها گـردنـد تـحـت قـبـهات از بـیگـنـاههـا ای کربلای من، نـجـف من، بقـیع من ای مـشـهـد تـو جـمـع هـمه بـارگـاهها قـربان کـیـمـیای دو چـشمان مست تو آقــا مـرا نـگــاه کـن از آن نــگــاههــا در کوی تو شکستهدلی میخرند و بس ذکـر خـداسـت پـای ضـریـح تـو آههـا تو زیـر سـایـهات همه را راه میدهی یــا ایـهــاالـعــزیـزِ هـمـه بـیپــنــاههـا تو سایهات شبیهِ خدا بر سر همه است مهمان نوازیات چقَدَر عین فاطمه است غیر از درِ تو اینهمه لطف و کرم کجاست اصـلا پـنــاه اولـم و آخــرم کـجـاسـت یـادش بـخـیـر خـاطــرۀ اولـیـن ســلام آن روزهای گم شدنم در حرم کجاست لطف تو آن چـنـان بغـلـم کرده بود که یـادم نبـود گـم شدهام، مـادرم کجـاست خیلی عوض شدم، عوضم کن به یک نگاه گردیدهام وبال تو، بال و پرم کجاست؟ گردید قطره قطره چرا سیل اشک من حال و هوای سابق چـشم ترم کجاست خـیـلی هـوایـیِ حـرمـم بـاز، بیگـمان آقا سوال کرده که این نوکـرم کجاست خـیـلی دلـم گـرفـته مـرا رو به راه کن مثل هـمـیـشه کـوه غـمم را تو کاه کن این دردهـا بدون تو درمـان نـداشـتـند این ابـرهـا بـدون تـو بـاران نـداشـتـند بود آخـرالـزمان چه قَـدَر هولناک اگر ایـرانـیـان امـام رضـا جـان نـداشـتـنـد ایـن مـلـت امـام حـسـیـنـی بــدون تــو در فـتـنهها که جرات طـوفان نداشـتند جـانم فـدات! دست گـرفـتی چـقـدر از آنـانـکـه ذرهای به تو ایـمـان نـداشـتند ای بـهـتـریـن پـنـاه، بـرای هـمه سلام ای مـهـربان امـام رضـای هـمه سلام سـوگـند میخـورم به سلـیـمـان کـربلا در مـشـهـدت شـدیـم مسـلـمـان کـربلا مدیون لطف پنجره فـولاد مشهد است هر کس که بین ما شده مهـمان کـربلا جـان جـواد! قـسـمـت ما کن ابالجواد! تـنـگ غـروب، نـم نـم بـاران کــربـلا این جا بُوَد حسینیه یا که حرم چه قدر هـسـتـنـد زائـران تـو گـریـان کــربـلا این کاسههای زرد خودش روضه گشته با تـمـثـال دستِ سـاقـیِ عـطـشانِ کـربلا از آب هم مـضـایـقـه کـردنـد کـوفـیان خوش داشـتـند حـرمت مهـمـان کربلا ای کـشـته فتاده به هـامـون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من |